بالاخره بعد از چندین ماه عملیات روانی گسترده شبکه رسانهای غربی صهیونیستی بخش دوم تحریمهای آمریکا علیه ایران از ۱۳ آبان با فرمان اجرایی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آغاز شد؛ بخش نخست تحریمهای آمریکا صنعت خودرو، تجارت طلا و فلزات گرانبها را هدف قرار داد و در این مرحله تحریمها بخش انرژی، مبادلات نفتی و همچنین تراکنشهای بانک مرکزی ایران هدف قرار گرفته و بنا است با اعمال حداکثر فشار علیه ایران، جمهوری اسلامی ایران مجبور به حضور در میز مذاکره برای واگذاری امتیازات ویژه به طرف آمریکایی شود.
پایگاه رهنما :
بالاخره بعد از چندین ماه عملیات روانی گسترده شبکه رسانهای غربی صهیونیستی بخش دوم تحریمهای آمریکا علیه ایران از ۱۳ آبان با فرمان اجرایی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آغاز شد؛ بخش نخست تحریمهای آمریکا صنعت خودرو، تجارت طلا و فلزات گرانبها را هدف قرار داد و در این مرحله تحریمها بخش انرژی، مبادلات نفتی و همچنین تراکنشهای بانک مرکزی ایران هدف قرار گرفته و بنا است با اعمال حداکثر فشار علیه ایران، جمهوری اسلامی ایران مجبور به حضور در میز مذاکره برای واگذاری امتیازات ویژه به طرف آمریکایی شود. در این میان تبلیغات گسترده رسانههای غربی اینگونه وانمود میکند که خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک «برجام» و اقدام برای تحریمهای جدید ناشی از شرایط بغرنج و شکننده ایران و ازسوی دیگر قدرت و داشتن دست بالای آمریکا برای مقابله با ایران میباشد. این در حالی است که ایران اسلامی در چهل سالگی خود از نظر مؤلفههای اقتدار در وضعیت بسیار مطلوبی نسبت دوران قبل از این بسر میبرد، در مقابل ایالات متحده (که در چهار دهه گذشته شکستهای راهبردی را در مواجهه با انقلاب اسلامی تجربه کرده) اقتدار سابق در بخشهای نظامی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و ... را ندارد. حقیقت این است که در شرایط کنونی افول قدرت و هژمونی آمریکا در سطح دنیا تبدیل به یک واقعیت غیر قابلانکار شده و به هیچ روی نمیتوان این حقیقت بزرگ و مهم را انکار کرد. واقعیتی که با همه تبلیغات و عملیات روانی–رسانهای که در خصوص مرحله دوم تحریمها در ۱۳ آبان انجام گرفت نشان داد آمریکا منزوی و تنهاست و جز رژیم صهیونیستی و یکی دو دولت منطقه تقریبا هیچ دولتی رسما از تحریمها حمایت نکرده است و علیرغم ادعای دولتمردان آمریکا در به صفر رساندن صادرات نفت ایران، سرانجام با حقیقت «عدم توانایی» ایالات متحده در این اقدام روبرو گشته و به ۹ کشور چین، ژاپن، کره جنوبی، هند، ایتالیا، ترکیه، یونان، تایوان و عراق (کشورهای که قبل از اجرای تحریم، خریدار ۸۰ درصد نفت ایران بوده اند) برای ادامه خرید نفت از ایران معافیت داد و با این اقدام اعتراف کرد که اقتصاد جهان و آمریکا قادر به تحمل مشکلات عدم حضور ایران در بازار نفت و به تبع آن افزایش قیمت نفت نیست. از طرف دیگر مشخص بود که بسیاری از این کشورها با سیاستهای آمریکا همراه نیستند و تمایل ندارند که هرچه آمریکا گفت: همان را اجرایی کنند؛ بنابراین آمریکا مجبورشد رویکرد جدیدی را در برابر آنها اتخاذ کند و انعطاف بیشتری به خرج دهد تا اینکه خود را در مقابله با کشورها قرار ندهد این در حالی است که در گذشته وقتی آمریکا تحریمی اعمال میکرد اروپا و شورای امنیت هم آن تحریمها را اعلام میکردند و دیگر کشورها نیز یارای مقابله با تحریمهای غیر قانونی و ظالمانه آمریکا را نداشتند و حال شرابط مانند گذشته نیست و ایالات متحده آمریکا قدرت اجماع سازی گذشته در سطح بین الملل را ندارد و با افول اقتدار آمریکا، این بار متحدین آمریکا نیز اراده کرده اند علیه یکجانبه گرایی این کشور مقاومت کرده و میخواهند استقلال سیاسی و اقتصادی خود را به نمایش بگذارند. این در شرایطی میباشد که در سایر حوزهها نیز از جمله بحرانهای منطقه غرب آسیا روند تحولات به نفع آمریکا در جریان نیست و در حالی که بشار اسد، با حمایت روسیه و ایران، برنده جنگ داخلی شده است؛ اقدامات ایالات متحده در افغانستان شکست خورده و عربستان سعودی با حمایتهای آمریکا و کشورهای اروپایی قادر به شکست انصارالله در یمن نیست و قطر نیز بر محاصرههای تحت رهبری سعودی فائق آمده است.
حقیقت این است که سیاستها و اقدامات غیر قانونی، ظالمانه و یکجانبه گرایانه آمریکا و شکستها و ناکامیها و به تبع آن افول قدرت آمریکا، به واقعیتِ مورد اجماع صاحبنظران معتبر جهان تبدیل شده از آن جمله: نوام چامسکی، فرید زکریا، جوزف نای، آلفرد مک کوی، میشل کاکس با عباراتی مانند «آمریکا امپراطور در حال سقوط»، «عصر پساآمریکایی»، «سقوط هژمونی امریکا»، «مرگ ایالات متحده آمریکا»، «آمریکا و غرب در حال سقوط» و «نظم جدید بینالمللی» به این واقعیت اذعان کرده اند. به هر حال با کمی تأمل در روند تحولات چهار دهه گذشته بهوضوح میتوان فهمید که تقریبا تمامی سیاستهای ایالات متحده، با شکست مواجه شده است و تحولات جهان آنگونه که مقامات آمریکایی تصور میکردند، پیش نرفته است و انقلاب اسلامی، آغازگر این راه بوده و در چهل سالگی نظام اسلامی، مجموعه تحولات غرب آسیا، خبر از تحولات به مراتب بزرگتری در جهان دارد؛ و اینها همه نشان دهنده آن است که هندسه نوین جهانی در حال شکلگیری است و به فرموده رهبرمعظم انقلاب: «ملت ایران با انگیزه، روحیه و کار و تلاش جوانانش، آیندهای درخشان و به مراتب بهتر را در پیش دارد.»
ارسال نظرات